دقیقا ۴۰ دقیقه اس زلزدم به یکصفحه سفید که بنویسم...
اما نمیتونم. حس میکنم اشکبه چشمممیاد از اینکه نمیتونممثل قبل راحت بنویسم.
دیگه این آهنگمزخرف ابی هممزید برعلت شده. فکرکنم این آخرین بار باشه که ابی گوش کنم :) از اینکه منو به یاد یکی که نباید می ندازه، عصبیم میکنه.
آدمها رو توموقعیت های خاص میشه شناخت. چقدر زشت و چقدر حیفه که در انتها، یک سری از دوستی ها انقدر تلخ تموم میشن.
+ این اسکلا همول کننیستن، هی زنگپشت زنگمیزنن، کلافمکردن، امروز ظهر اومدن در خونه. اصرارشونو نمیفهمم واقعا بخاطر چیه!
مکن زغصه شکایت...برچسب : نویسنده : 5fateme19976 بازدید : 28