ولی خب دلم برای روزایی که معتقد بودم تنگشد... این شلوغیِ تو این موقع شب... اونم اینجا، هرج و مرجی نداره، وقتی نگاه میکنم، ادما رو میبینم، چهره هاشونو نگاه میکنم و راه رفتنشونو ...
پ.ن: چقدر پیرهن مردونه بابام خوبه مکن زغصه شکایت... برچسب : نویسنده : 5fateme19976 بازدید : 33