243- شب نویس های یک پیرزن غرغرو

ساخت وبلاگ
+تاازه اومدم تو اتاقم که استراحت کنم و قبل از بیهوشی گوشیمو برداشتم بیام بنویسم، ازدواج نکنید، بچه هم نیارید. مچکرم +اونجا که شاعر میگه: "راز دل را نتوانم به کسی بگشایم " همونجا میخوام بگم بیا بغلت کنم که چقد خوب گفتی. +یه جای دیگه هم میگه که" در این بادیه ی غم زده، غم خواری نیست" باید ساعت ها بشینی بلند بلند گریه کنی یا چشماتو ببندی و فقط به صدای یه رودخونه گوش کنی و احدی اطرافت نباشه. خنده +آها یه چیز دیگه؛ یه سری ورزش هست برای محصل ها و شاغل هایی که مکن زغصه شکایت...
ما را در سایت مکن زغصه شکایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5fateme19976 بازدید : 96 تاريخ : چهارشنبه 17 ارديبهشت 1399 ساعت: 1:46